یکی از سخت ترین اوقاتی که دارم، زمان غذا خوردن فرزندم می باشد. برخی از روزها او فقط یک یا دو وعده غذا می خورد یا غذایش را تمام نمی کند؛ برخی از غذاها را نمی خورد ؛ گاهی دوست ندارد با قاشق غذا بخورد و…. آیا مجبور کردن کودک به غذا خوردن و پیروی از قوائد درست است؟
در بسیاری از خانواده ها زمان غذا خوردن فرزندشان (خصوصا کودکان نوباوه 5/1 تا 3 ساله ) یک کابوس است. قبل از هر چیز، اگر بپذیریم که تقریبا تمامی کودکان هرازگاهی از غذا خوردن امتناع می کنند و تا زمانیکه رشد کودک در محدوده طبیعی است (با وزن کردن هفتگی) کم خوردن یا نخوردن غذا هیچ اشکالی ندارد، تقریبا بیش از نیمی از مشکلات و نگرانی ما در رابطه با غذا خوردن فرزندمان برطرف خواهد شد.
علل اکثر مشکلات تغذیه ای کودکان را می توان به صورت زیر خلاصه نمود:
اعلان استقلال و خود مختاری : کودک از زمانی که خود را به عنوان فردی با ماهیت مستقل و متفاوت می یابد (حوالی 14ماهگی به بعد) شروع می کند تا وجود و توانایی های خود را بیابد و به خود و به دیگران به اثبات برساند. کودکی که در بسیاری از موارد ناتوان و محدود است، در می یابد زمان غذا خوردن بهترین موقع برای نشان دادن و اثبات استقلال و آزادی خویش است و لذا به اشکال مختلف ( نخوردن غذا، ایرادگیری، تمرد و …) آن را نشان می دهد و بدترین کار این است که این حس را در او سرکوب کنیم (او را مجبور به غذا خوردن یا سرزنش کنیم ) و یا اینکه برعکس با تطمیع و جایزه دادن و انواع مانورهای مختلف از او فرد دیگری بسازیم.
- نیاز کودکان متفاوت است : در این سنین بر حسب میزان فعالیت ، در بسیاری از کودکان 1 تا 2 وعده غذای اصلی در روز برایشان کافی است و رشد طبیعی آنها گواهی بر این امر خواهد بود ( فقط بایستی ترتیبی اتخاذ کرد تا تمامی مواد مغذی ضروری را به میزان کافی دریافت کند ).
- پیروی از ثبات و یکنواختی : به عنوان یک اصل شناخته شده روانشناسی آدمی (در هر سنی) شرایط و چیزهای ثابت و شناخته شده (حتی اگر بد باشد) را به شرایط متغیر و چیزهای ناشناخته (هرچند که ممکن است بهتر و خوب باشد) ترجیح می دهد. به همین دلیل وقتی کودکی تا سنین 5/1 تا 2 سالگی به چند نوع غذای خاصی عادت کرده است حاضر نیست غذای جدیدی را قبول کند و چون هنوز منطق پذیر نبود و قادر به درک خوب و بد نیست، سخن در مورد مزایا و قواعد غذایی پیشنهادی نیز بی مورد خواهد بود. در صورت درایت و بردباری پدر و مادر ممکن است کودک پس از 10 تا 20 بار تجربه (و گاهی حتی تا چند سال) غذای جدید را بپذیرد. با افزایش سن و ظاهر شدن قدرت استقلال و منطق (حوالی 5 تا 6 سالگی) کودک در پذیرش غذای جدید (حداقل به عنوان امتحان کردن) مستعدتر خواهد بود.
- یادآوری خاطره یا چیز ناخوشایند : در برخی موارد، برخی از مواد غذایی در کودک ممکن است موجب یادآوری یک خاطره بد یا حس ناخوشایند شود و از خوردن آن غذا خودداری کند.
- حس و ذائقه متفاوت : ذائقه کودکان و افراد کاملا متفاوت است و طعم ، بو ، شکل ، قوام و رنگ ماده غذایی در هر فرد اثراتی متفاوت دارند و می توانند در واکنش کودک نسبت به غذا نقش ایفا کنند.
- کودک سیر است یا اشتها ندارد : یکی دیگر از علل مشکلات کودکان در زمان غذا خوردن ، سیر یا بی اشتها بودن کودک در زمان غذا خوردن است که می تواند به دلیل خوردن تنقلات و یا میان وعده های مختلف (بیسکوییت ، بستنی ، شکلات و…) یا احساس ناراحتی باشد.
- ممکن است مشکل طبی در کار باشد : در موارد بسیار کمی ممکن است کودک در اثر برخی بیماریها برای مدتی اشتها و ذائقه اش تغییر کرده باشد. در این موارد بی اشتهایی معمولا چند روز پشت سر هم وجود داشته و علایم دیگری دال بر بیماری (مثلا تب، ضعف، بی حالی و …) نیز وجود داشته و معمولا با کاهش وزن ( عدم افزایش وزن به میزان مطلوب ) همراه هستند.
منبع: کتاب پرورش، تربیت و مراقبت از کودکان و نوجوانان 2 تا 5 سالگی، انتشارات ما و شما