پرهیز از مقایسه کردن: پرهیز از تنگ نظری و چشم و هم چشمی و مقایسه خود با دیگران، میتواند توجه به دستاوردهای ارزشمند شخصی و بهره مندی از آرامش و لذت ناشی از موفقیتهای آن را بدنبال داشته باشد و به آن پرداخته شود. نباید زندگی را مانند میدان مسابقه و مقایسه تلقی کرد، بایستی از مقایسه مستمر خود با دیگران پرهیز کرد، مقایسه کردن و رقابت پیشگی بی انتها است و تاثیر نامناسبی بر آرامش افراد دارد.
اینکه فلانی فلان تخصص را دارد و من ندارم، او فلان چیز را دارد و من ندارم، شما را شبیه همان اسب مسابقه اسب دوانی میکند که همه عمرش را بابت طعمه سر چوب دویده و به هیچ کجا هم نرسیده است.
البته بسیارند افرادی که با تلاش و کوشش خود در پی رشد و افزایش ظرفیتهای شان هستند تا امکان رشد و تعالی و خدمت به دیگران را فراهم کنند. این افراد به دنبال تفاخر و هوای نفس نیستند و رضایت خالق را طلب میکنند. این تفکر و تلاش آنها باعث آرامش و رضایتمندی میگردد و از طریق مقایسه حاصل نمیشود.
زندگی عجیب تر از چیزی است که در اندیشه ها وجود دارد، لزوما دونفر نمیتوانند دقیقا مثل هم باشند. پس خودتان باشید و بدون مقایسه، از آرامش زندگیتان لذت ببرید .
لبخند زدن : بجای مسخره کردن دیگران، از تبسم و لبخند استفاده کنید و تاثیر مثبت آنرا بر روح و روان احساس کنید، یقینا در ایجاد فضای آرامش و رضایت از زندگی مؤثر و موجب کاهش تنشها و بدبینی افراد به یکدیگر میگردد. یاد بگیرید بخندید، به دنیا و مشکلات بخندید، به ناکامیها بخندید، به کسی که وقتش را صرف نوشتن این موضوع کرده بخندید، به خودتان بخندید.
اولش سخت است، اما کم کم عادت میکنید و خواهید دید که رابطه خنده و گرفتاری، مثل رابطه و تاثیر خیار است و سوختگی پوست ، مداوا و درمانش نمیکند اما دردش را کم میکند. افرادی که از زندگیشان رضایت دارند، توانایی دیدن امکانات و نعمتهایی که از آن بهره مندند و فرصت ها و موفقیتها را دارند. آنها به آینده خوشبین و به موارد مثبت گذشته می اندیشند.
بیرون رفتن از خانه و ورزش کردن : ورزش در آرامش روح و روان افراد تاثیرگذار است، مخصوصا اگر در محیطهایی مانند پارک یا باشگاه ورزشی و محیطهای عمومی باشد، میتواند در افزایش سلامتی جسمی ، نشاط روحی و پیشگیری از افسردگی تاثیر داشته و امکان ارتباط و تعامل با دیگران و افزایش قدرت روحی را جهت بهتر زندگی کردن و غلبه بر مشکلات، فراهم کند.
پرهیز از توجه بیش از حد به ثروت اندوزی: کسانی که پول و ثروت اندوزی را بعنوان یک هدف در اولویتهای خود قرار میدهند، بیشتر در معرض افسردگی و اضطراب قرار گرفته و از عزت نفس پایینی برخوردار هستند. به هر نسبتی که رضایت را در تفکر مادی و تجملات بیشتر زندگی، جستجو کنند، در یافتن آن ناتوان تر خواهند بود. عمر رضایت اینگونه افراد، کوتاه و گذراست. افراد حریص همیشه و در هر شرایطی از تمکن مالی، همواره خود را نیازمند می دانند و هر گز به رضایت ناشی از غنا و بی نیازی دست نمی یابند. آنها همواره با نیازهای مادی بیشتری مواجه میباشند که برای دسترسی به آنها، با اضطراب و فشارهای روحی بیشتری مواجه میشوند.
داشتن اهداف و آرزوهای ارزشی: کسانی که برای تحقق آرزوهای ارزشمند و متعالی تلاش میکنند، بسیار راضیتر از کسانی هستند که رویا و یا آرزویی ندارند.
این آرزوها میتواند یاد گرفتن مهارتی جدید، تربیت بچهها به شیوه اخلاقی، تلاش جهت خلق اثر هنری و یا ادبی، کشف روش یا دارویی جهت درمان مردم و … باشد. همواره برای رشد انسان، نوعی تفکر و رفتارهای ارزشی و اخلاقی مورد نیاز است.
رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنویت قرار دارد. هدف اینست که در هر جا، اعم از خانه و یا محل کار و ….، که فعالیتهایی انجام میدهید، از نظر شما لذتبخش و مؤثر و دارای اهمیت باشد و بتواند شما یا اطرافیانتان را به سمت رشد و تعالی هدایت نماید.
بعنوان مثال، تعلیم و تربیت، نویسندگی، نقاشی و یا آهنگسازی، دلپذیر و دارای اهمیت است و میتواند برای سایرین الهام دهنده و تاثیر گذار باشد. اگر با دیدگاه کسب درآمد و یا کسب شهرت انجام شود ممکن است لذت بخش باشد ولی اگر آنرا به منظور انتقال پیام و آموزش و هر هدف متعالی ارزشی دیگری انجام دهند، لذت بخش تر و دلپذیرتر خواهد بود.
آرامش حقیقی در مواقعی در دسترس میباشد که بهره مندی از نعمت خدمت رسانی به افرادی حاصل شود که جز توکل و توسل جستن به قدرت لایزال الهی و استمداد از خدمتگزاران جامعه، راه دیگری را در پیش نمیگیرند.
بخشش کردن: رفتار همراه با گذشت و دوستی و احسان و بخشش را در طول زندگی جاری نموده و از این کار، بدنبال مقصودی متعالی و ارزشی باشید.
داوطلب شدن برای انجام کارهای عام المنفعه و همچنین اهدای کالا و خدمات ، باعث ایجاد احساس خوبی در شخص و مخاطب او میشود و موجب ایجاد اعتماد و ارتباط افراد و تقویت احساس غمخوار یکدیگر بودن و همدلی میگردد که مزایای زیادی در سلامتی روحی و سعادتمندی او به همراه دارد.
در واقع میشود بخشش کردن را مرتبط با این بیت مطرح کرد و به اهمیت آن پی برد.
تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمیباشد
همچنین میتواند به منظور تحقق این گفته سعدی انجام پذیرد که بنی آدم را بعنوان اعضای بدن یک انسان میداند به گونه ای که بدرد آمدن یک عضو، بی قراری و آزردگی عضوهای دیگر را در پی دارد. به عبارتی دیگر، سعادتمندی و آرامش در محیطی که همه سعادتمند هستند بهتر فراهم میشود. به عنوان مثال اگر افراد توانگر در جامعه ای که از فقر شدیدی رنج میبرد زندگی کنند، شاهد ناامنی و سوء بهداشت و … خواهند بود که آرامش آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابر این یکی از راههای ایجاد اجتماع با نشاط، بخشش کردن است.
قدردانی و سپاسگزاری از دیگران: کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، در جلب همکاری دیگران تواناترند و معمولاً خوشبینتر هستند.
این افراد با تشکر و قدردانی از دیگران، نسبت به ابراز احساس مثبت خود و همچنین اظهار مفید و اثربخش بودن فعالیت مخاطب، تاکید مینمایند و در ایجاد ارتباط نزدیکتر و با عمق بیشتر، تاثیر گذار میباشند. در نتیجه تمایل همکاری مابین افراد مختلف، تقویت میشود و میتواند استفاده از ظرفیتهای یکدیگر و افزایش توانمندی افراد به منظور برخورد مثبت و سازگارانه از طریق کاستن از مشکلات را بدنبال داشته باشد. همچنین از مواجه شدن با تنهایی و انزوا اجتناب میگردد، این افراد در تحقق اهداف خود موفق تر و پیشرفت بهتری دارند.
بدون شک بکار گیری مطلوب و مؤثر این موارد، به نهادینه شدن مهارت های زندگی در وجود شما کمک می کند و به دنبال آن تاثیر مثبتی بر کاهش ناهنجاریهای اجتماعی، ارتقای بهداشت روانی فرد، افزایش آرامش و امید به آینده را در زندگی شخصی و اجتماعی خواهد داشت، بنابراین در نزدیک شدن هر چه بیشتر به رضایتمندی از زندگی، نقش مطلوبی دارد.