توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب و تبادل آنها میتواند مبنایی برای تفکر انتقادی تلقی شود به گونه ای که بتواند برای تصمیم گیری و قضاوت در مورد باورها و اعمال و تاحدی بهبود و اصلاح امور، مورد استفاده واقع شود.
مهارت تفکر انتقادی از نظر قرآن
مهارت تفکر انتقادی مخصوص انسانهای باهوش و آگاه و دارای حکمت الهی است که مسؤلیت پذیرند و فکر نقادانه دارند و هیچ نظر و عقیده ای را بدون نقد و بررسی و شناخت آن نمی پذیرند، لازمه مهارت تفکر انتقادی، آگاهی و پرهیز از خود محوری و هوای نفس و روحیه ای منطقی و تاثیرگذار است.
حضرت ابراهیم (ع) از پدرش به جهت پرستش معبودانی بی خاصیت انتقاد کرد و چه زیبا و محترمانه انتقاد می کند آنجا که می فر ماید : ای پدر چرا چیزی را که نه می شنود و نه می بیند و نه هیچ نیازی از تو بر می آورد، می پرستی؟ ای پدر مرا دانشی از وحی و حقایق داده اند، پس از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم (مریم 42و 43) آری اگر پیامبران و اولیاء الهی را الگوی خویش قرار دهیم از آنها خواهیم آموخت که با چشم بسته و بدون آگاهی چیزی را نپذیریم بلکه برهان آنرا مورد نقد و بررسی قرار دهیم و پس از سنجیدن آن با معیار های الهی، اگر با آن همخوانی داشت پذیرفته و بدان عمل نماییم. (انبیاء 21 وکهف 15 ).
بنابراین با معیار پرهیز از هوای نفس و کیش شخصیت و به منظور اجتناب از اقداماتی که رضایت حضرت حق را تامین نمیکند، امکان نقد سازنده و سازگارانه دیگران و از جمله پدر و مادر و اطرافیان الزام خواهد داشت و موجبات تقویت همگرایی و تعامل مؤثر اجتماعی را فراهم مینماید. در غیر اینصورت واگرایی در میان افراد و توسعه خودمحوری و ستیزه جویی در میان آنها امری طبیعی تلقی میگردد که در اینصورت امکان هم افزایی و استفاده از نظریات سازنده دیگران میسر نیست. بدیهی است که منظور از بکار گیری حکمت و تقوی و توکل، فرایندی را شامل میگردد که به تجزیه و تحلیل و انتقاد سازنده از شرایط موجود و به گونه ای سازگارانه و اثربخش بیانجامد که با نیت خیرخواهانه و بگونه ای قابل پذیرش و همراه با ارائه راهکارهای اصولی و مؤثر دارای قابلیت اجرایی ختم شود که هدف آن راهنمایی و همفکری به منظور اصلاح امور و بصورتی که مبتنی بر حقیقت و آگاهی باشد تحقق پذیرد.