بلوغ عقلانی یک روند و پروسه است که از کودکی با درک جهان از طریق حواس شروع شده و به تدریج با تفکر صوری ،انتزاعی و بالاخره قدرت تجزیه و تحلیل و حل مساله در اواخر بلوغ کامل می شود و یک شبه بدست نمی آید. بدلالیل عدیده ای بسیاری از افراد به بلوغ عقلانی نمی رسند (و یا بسیار دیر) ولی خوشبختانه مغز دارای قابلیت ترمیم، اصلاح، و تکامل تا آخر عمر است و رعایت نکات زیر می تواند تا حدود زیادی به این امر کمک کند:
حداقل روزی یک ساعت مطالعه کنید: کتب رمان، داستان، فکاحی و امثال آن رابرای زمان تفریح، استراحت و سرگرمی خود اختصاص دهید ولی مطالعه اصولی و هدفمند را همچون غذا خوردن، مسواک زدن جزو امور روزمره خود قرار دهید.در این رابطه کتب روانشناسی (خصوصا در زمینه خودشناسی،شخصیت،مراحل رشد و نمو) علمی و فلسفی شروع های خوبی هستند.
واقع بین باشید: توجه و دقت بیشتری به وقعیت های حتی ساده پیرامون خود داشته باشیدو بر اساس آنها رفتار کنید. ممکن است در طول روز به کرات به فکر و خیال بروید ولی تازمانیکه بر واقعیت توجه دارید، بلامانع است. برای مثال در حالیکه در پشت چراغ قرمز راهنمایی رانندگی توقف کرده اید، شما می دانید که چراغ ها با دست یا چشم الکترونیکی زمانبندی و تنظیم می شوند و با ناخن جویدن، یا تندتند پک زدن یا عصبانی شدن به بغل دستی خودتان، حتی یک میلیونیم ثانیه هم چراغ زودتر سبز نخواهد شد؛یا توجه کنید هیچکس در هوا در حال قدم زدن نیست، یا آب تشنگی تان را برطرف می کند نه گرسنگی تان را؛ یا اگر میخواهید مهندس شوید بایستی حداقل پنج سال درس بخوانید و راه میان بری نیست.
در لحظه باشید: یکی از روشهای بسیارخوبو موثر برای کاهش خیال پردازی و به فکر فرو رفتن و نیز اضطراب و نگرانی، در زمان حال و در لحظه بودن است که می توان از طریق تمرین حضور(mindfulness) به آن دست یافت. برای این منظور کافی است که به پیرامون با دقت و جزئیات بیشتری توجه کنیم و آنها را درک کرده و ببینیم و بدون قضاوت از کنار آنها بگذریم ( ذهن مان را برای مدت طولانی مشغول نکنیم). نکته ی مهم در این رابطه توجه بیشتر به نکات مثبت و خوب چیزهاست.زیرا طبیعت چهره خشن و ناخوشایند خو را در بسیاری از موارد به ما نشان خواهد داد ونیازی نیست به آن جنبه از زندگی توجه بیشتری کنیم. برای مثال وقتی از کنار گلی رد می شوید بگذارید با تمام وجود رنگ، شکل و بویش را درک کنید؛به پوشش، ظاهر، آرایش، رنگ و درخشندگی یا حالت خندان دوست یا اعضای خانواده خود دقت کنید و اگر اشکالی ندارد آن را تحسین کنید؛آیا متوجه شده اید چند پرنده در اطراف خانه تان لانه کرده اند ؟موقع شستن صورتتان تماس آب با صورتتان را حس کنید، برجستگی و انحنا و زوایا صورتتان را با انگشتان لمس کنید؛نگاه صمیمانه و عاشقانه مادر به فرزندش را با تمام وجود ببینید و حس کنید؛به مزه و قوام غذایی که میخورید برای لحظه ایی توجه کنید.اگر بتوانید این تمرین را در بیشتر روز و برای یک ماه ادامه دهید، نتیجه ی باورنکردنی به دست خواهید آورد.
ارزش ها،ملاک ها ،پیش فرضیات و باورهای خود را به چالش بکشید:نحوه ی حس،درک،تفکر و رفتارها شدیدا تحت تاثیر باورها، ارزش ها و عواطف ما هستند و یک فرد عاقل و خردمند حداقل برای یک بار هم که شده است آنها را بر اساس عقل و منطق به چالش می کشد و حداقل خرافات و موارد بی پایه و حتی مضر از صحنه ی ذهن و فکر و زندگی خود خارج می کند.خرافاتی همچون نحسی عدد 13،ریختن آب روی گربه،عطسه و هزاران مورد دیگر؛یا ملاک های نزاکت و ادب،ملاک های خوب و بدی چیزها و رفتارها؛ملاک های ارزش و حرمت افراد و هزاران مورد دیگر.
کنجکاو باشید: افراد خشک و متعصب معمولا بر اساس پیش فرضیات و باورهایشان عمل می کنند و نه بر اساس واقعیت (ملاک و دلیل)و عقل و منطق.این افراد تحمل شنیدن نظری متفاوت یا مخالفت را ندارند و رفتار های تهاجمی و کینه توزانه می گیرند.زیرا به خود درونی ،به صحت و حقانیت نظر و عقیده شک داشته و از زیر سوال رفتن و به الش کشیده شدن آنها ترس و نگرانی دارند.چون می ترسند که قصر شیشه ایی که در ذهنشان ساخته اند به ناگهان فرو بریزد و همه جوانب زندگی شان تحت تاثیر قرار گیرد و مجبور به تغییر شوند و این برای بسیاری سخت و گاهی غیر ممکن است.از آنها اگر در مورد باورهایشان سوال شود آن را حمل بر بی احترامی گذاشته و شخص را منحرف و گمراه در نظر می گیرد و مستحق مجازات.
اولین قدم برای رسیدن به آگاهی و معرفت، پرسیدن است.پرسش است که می تواند به موجب تفکر و جست و جو و جمع آوری اطلاعات،دلایل و شواهد و نزدیک شدن به واقعیت و حقیقت شود .برای دستیابی به این حالت بایشتی همانند کوکان دو سه ساله دایم سوال کرد.سوال نشانه ی رد یا تایید چیزی نیست،تلاش برای رسیدن و به منبعروشنایی و حقیقت و کمال است(بی اطلاعی از نادانی خود ،دردی است که نادان به آن گرفتار است).
درست تصمیم گیری کنید:لحظه حال ما بر لحظه بعد و آینده ما اثر خواهد گذاشت و از آنجاییکه تقریبا تمامی رفتار و تصمیمات آنی ما برخواسته و تحت تاثیر عوامل احساسی و عاطفی (کودک درون)است بایستی سعی کنیم تا از رفتار و تصمیمات هیجانی آنی و هیجانی خودداری کنیم . برای رسیدن به این هدف کافی است قبل از هر چیزی اندکی تامل و تعقل کنیم.در گفتار،رفتار،واکنش ها و تصمیم گیری.اگر در موردی شک داریم و مطمئن نیستیم چه کاری درست است،به جای اینکه تصور کنیم تا این ضربالمثل ” اومد ابروشو درست کنه زد چشمش رو کور کرد” بر ما صدق نکند (در مواجهه با مسایل و مشکلات نبایستی کاری کرد، بلکه باید کار درست را انجام داد ). این منش و طرز برخورد رفتار در ابتدا مشکل به نظر خواهد رسید ولی با تمرین پس از مدتی به صورت ملکه ذهن درآمده و با افزایش دانش و آگاهی خود ، قدرت و سرعت تصمیم گیری درست و عاقلانه مان افزایش می یابد.