اگر چه جدایی و طلاق والدین در دوران کودکی (خصوصاً سنین دبستانی) پیش از هر زمانی به فرزندان صدمه وارد می کند، اما در سنین نوجوانی و جوانی نیز با عواقب و عوارضی همراه خواهد بود. حتی اگر والدین آگاه و مهربان باشند و بهترین و انسانی ترین رفتار را داشته باشند و نوجوان و جوان نیز از رشد، بلوغ عقلی و عاطفی کافی برخوردار باشد، باز فرزندان با برخی از احساسات، افکار و مشکلات زیر روبرو خواهد شد:
– خشم، اضطراب، نفرت، خجالت، غم، درماندگی، ناامیدی و یأس
– احساس مسئولیت و یا گناه در جدایی و طلاق والدین
– زیر سوال بردن ارزشها و اصول اعتقادی (تاثیر بر هویت فردی)
– احساس از دست دادن کودکی خود
– استرس ناشی از انتظار و توقع بی مورد یا بیش از حد یک یا هر دو والدین در حمایت از آنها
– وابستگی بیش از حد یکی یا هر دو والدین به فرزند
– تغییر در سطوح و نوع روابط خانوادگی و اجتماعی در حال و آینده
– نادیده گرفته شدن احساسات و عواطف فرزند
– تحت تاثیر قرار گرفتن تحصیلات، شغل، و جایگاه اجتماعی فرزند
– نقش واسطه گری و پیغام بری میان والدین
– یاس و نامیدی و یا نگرانی از آینده خود
– تحت تاثیر قرار گرفتن وضعیت و موقعیت اقتصادی
– تنش ورود ناپدری یا نامادری و یا خواهر و برادران ناتنی و تغییر ساختار و قوانین حاکم بر خانواده
برای کنار آمدن درست با طلاق والدین توجه به نکات زیر کمک کننده خواهد بود:
شما در طلاق والدینتان هیچ نقش و قصوری ندارید و بی جهت تلاش برای بازگشت آنها به یکدیگر نکنید. (اگر راهی هم وجود داشته باشد، آن را به مشاورین و یا بزرگترهای خانواده بسپارید)
با حق و حقوق خود آشنا باشید:
– اگر چه در بسیاری از موارد طلاق فقط یکی از والدین مقصر هستند (نظیر خیانت، اعتیاد، اختلال شخصیتی و…) ولی این حق شماست که هر دو، یکی و یا هیچکدام از والدین خود را دوست داشته یا نداشته باشید.
– این حق شماست که بدانید چه تغییراتی در محل زندگی، تحصیل، شغل و وضعیت اقتصادیتان بوجود خواهد آمد.
– این حق شماست که هر آنطور که مایلید رابطه ای رضایت بخش با هریک از والدین خود داشته باشید.
– همانطور که شما حق دخالت در ازدواج مجدد پدر یا مادرتان را ندارید، ( ولی این حق را دارید که نظر، عقیده و احساس خود را در مورد آن ابراز کنید.)
برای خواندن ادامه مطلب بر روی ادامه مطلب طلاق والدین کلیک کنید.