برای خواندن صفحه قبل بر روی طلاق والدین کلیک کنید.
ناپدری و نامادری نیز حق هیچگونه دخالت در زندگی شخصی شما را ندارد. (هر چند در زندگی خانوادگی بطور مستقیم و غیر مستقیم نقش ایفاء می کند)
طلاق والدینتان را به عنوان یک واقعیتی هر چند تلخ زندگی بپذیرید. اگر چه آنها دیگر زن و شوهر نیستند، ولی همچنان پدر و مادر شما هستند.
سال اول طلاق دوران سخت و دشواری هم برای والدین و هم برای فرزندان است. آن را به تنهایی پشت سر نگذرانید. رابطه خود را با خواهران، برادران، دوستان و اعضاء نزدیک و صمیمی خانواده تقویت کنید و در صورت امکان از یک مشاوره آگاه، کمک دریافت کنید.
اگر چه وظیفه اخلاقی، انسانی و قانونی پدر و مادر است که از فرزندان خود حمایت و مراقب نمایند اما نبایستی فراموش کرد که آنها نیز همچون ما و شما، انسان و مملو از اشتباه کاستی ها و ناتوانی ها هستند و وظیفه اصلی خود ما است که از خود مراقبت و مواظبت نماییم. ورزش منظم، تغذیه و خواب مناسب، سرگرمی و تفریح، مطالعه، تحصیل و کار را فراموش نکنید.
اجازه ندهید آنها به طور ناخواسته و از روی ناآگاهی و یا به عمد در شما احساس قصور و گناه ایجاد کنند. مفهوم کمک، همدلی، محبت و عشق این نیست که اگر دوست و یا عزیزی غمگین و افسرده است ما نیز افسرده و غمگین شویم یا اگر دست و پایش شکسته است ما نیز دست و پای خود را بشکنیم، بلکه مفهوم آنها درک احساسات؛ افکار و موقعیت آنها و انجام کار درست و خوبمان (و نه لزوماً مورد رضایت و خوشایند آنها) است.
یک مادر و یا پدر می داند و درک می کند که واکسن زدن برای فرزندش دردناک است، ولی به خاطر عشق و محبت به فرزندش و برای جلوگیری از خطرات بسیار جدی در آینده این درد موقت و گذرا را برای فرزندش نه تنها می پذیرد، بلکه آن را تحمیل هم می کند، یک فرد درمانده، غمگین، ناتوان و ناآگاه به ندرت ممکن است بتواند به کسی کمک کند و یا عشق بورزد. اگر می خواهید به پدر و مادر و یا عزیزی کمک کنید ابتدا بایستی از خودتان مراقبت و مواظبت کنید تا توان چنین کاری را داشته باشید.
برخی از والدین تصور و درک درستی از این که در ذهن فرزند یا فرزندانشان چه می گذرد، ندارند. با آنها و به طور مجزا احساسات، افکار، نظرات، تصمیمات و انتظارات خود را صادقانه و محترمانه و در آرامش بیان و ابراز کنید.
این حق شماست که بخواهید از علت جدایی آنها آگاه شوید، ولی در این رابطه هرگز وارد جزئیات و مسایل خصوصی هیچ یک از والدینتان نشوید و هیچ گاه نقش قاضی را ایفا نکنید. در ضمن به خاطر داشته باشید که این حق پدر و مادر است که نخواهند تمامی واقعیت ها و حقیقت ها را به شما بگویند. (ممکن است تصور کنند که شما تحمل پذیرش واقعیت و حقیقت را نداشته باشید و در زمانی دیگر آن را با شما در میان بگذارند.)
بخاطر داشته باشید که صرف پدر یا مادر بودن با خود هیچ حق، ارزش و مزیتی به همراه ندارد و تضمین کننده خوبی، مهربانی و ارزشمندی آنها نیست. در واقع برخی از پدران و مادران به دلیل اختلالات شخصیتی و روانی و یا افکار غلط از حیوانات هم پست ترند و لیاقت آن را ندارند که بخاطر آنها خود را به درد، رنج و زحمت انداخت، ولی همچنان این حق را دارند که همچون یک انسان با آنها برخورد شود.
همه چیز طلاق والدین هم بد و ناگوار نیست. برای آن دسته از خانواده هایی که تنش و کشمکش جدی یک موضوعی ثابت و دایمی است، طلاق نه تنها نقمت نیست، بلکه نعمت هم به شمار می رود. با وجود تمام سختی ها و استرس وارده از طلاق می توان با مطالعه، آگاهی، مسئولیت پذیری، تلاش، صبر و امید آن را به یک فرصت طلایی برای شکوفایی، رشد و پیشرفت خود در زندگی تبدیل نمود. (اگر چه اکثر فرزندان از طلاق والین صدمه می بینند.)
منبع: در فکر، ذهن و روان نوجوانان و جوانان چه می گذرد؟