برای مشاهده صفحه قبل بر روی اختلالات خواب کودک و عواقب آن کلیک کنید
- پدر و مادر قادر مطلق : همانطور که قبلا گفته شده است یک پدر و مادر آگاه و مهربان از طریق برآورده کردن تمامی نیازهای کودک در 2 سال اول تولد ( که تقریبا محدود به غذا ، گرما و ارتباط احساسی عاطفی بوده است ) در فرزند خود حس اعتماد و اطمینان به پدر و مادر و دیگران و جهان را می کارند و به همین دلیل پدر و مادر در ذهن آنها حکم غول چراغ جادو و قادر مطلق را بازی می کنند و برای هر مشکلی به آنها مراجعه کرده و پناه می برد. اما در حوالی 2 تا 3 سالگی با تکامل ادراکی و برخورد صحیح پدر و مادر ، با یک واقعیت دیگری مواجهه می شود. اینکه دیگر پدر و مادر قادر مطلق نیستند ( نمی توانند باران را متوقف کنند ، نمی دانند که در درون او چه می گذرد ، نمی توانند… ) و این چالش و آشفتگی ذهن خصوصا در شبها خود را بیشتر نمایان کرده و موجب اشکال در خواب کودک می شوند.
- خواسته ها و امیال نامحدود : کودکی که تا قبل از این فقط تعداد انگشت شماری خواسته داشت ، حال خواسته هایش نه تنها غیر قابل شمارش خواهد شد و محدودیتی برای آنها نیز متصور نیست ( اگر یه بستنی خوبه چرا 5 تا نه ؟ اگر اختیار با او باشد کل مغازه اسباب بازی فروشی خالی خواهد شد ) ، بلکه با هیچ منطقی نیز قابل تغییر نیست و در اینجاست که کودک کم کم با توانایی ها و ناتوانایی های خود آشنا شده و کم کم از آسمان خیال و رویا پا بر زمین واقعیت ها می گذارد.
- ابراز وجود : کودک برای یافتن خود و ارزیابی توانایی هایش در هر فرصت و موقعیت ممکن پدر و مادر را به چالش می کشاند و تا آنجایی که ممکن باشد با پدر و مادر مخالفت می کند. حال در نظر بگیرید اکثر بالغینی که ( ظاهرا ) منطق و شعور دارند و با کوچکترین مشاجره یا مسئله ای مخالف میلشان نه تنها شب خوابشان نمی برد بلکه تا چندین شب کابوس دیده و در طول روز نیز به هم می ریزند ، چگونه انتظار داریم فرزندانمان با چنین تغییرات و تعارض ها و کشمکش های ذهنی ، خیالی راحت داشته و به راحتی به رختخواب بروند و تا صبح یک نفس بخوابند ؟ !
منبع : کتاب پرورش ، تربیت و مراقبت از کودکان در 2 تا 5 سالگی و نوجوانان ، انتشارات ما و شما