مطالعات قبلی نشان داده اند که میزان فعالیت بدنی و افسردگی با هم در ارتباطند به طوری که افزایش فعالیت بدنی موجب بهبود افسردگی می شود و از طرف دیگر بهبود افسردگی سبب افزایش فعالیت بدنی می گردد. به عبارت دیگر فعالیت بدنی و افسردگی به موازات هم حرکت می کنند ، اما هنوز رابطه علت و معلولی آنها مشخص نیست. در مطالعه ای که به تازگی منتشر شده است ، محققین نشان داده اند که شاخص توده بدنی ( BMI ) بیشتر از30 که همان تعریف چاقی است ، می تواند خطر ابتلای فرد به افسردگی را 50 تا 150 % افزایش دهد.
محاسبه BMI در بخش شاخص های سلامت
در این مطالعه 203 خانم 40 تا 65 ساله با میانگین شاخص توده بدنی 3 / 38 بررسی شدند. وزن ، درجه افسردگی ، میزان فعالیت بدنی و غذای مصرفی در این افراد اندازه گیری شد. افراد شرکت کننده به دو گروه تقسیم شدند ، در یک گروه تنها درمان های کاهش وزن و در گروه دیگر کاهش وزن و افسردگی انجام گرفت. در مدت 12 ماه افراد در 26 جلسه گروه درمانی شرکت کردند و در مدت 6 ، 12 و 24 ماه پس از پایان دوران درمان مورد بررسی قرار گرفتند.
بررسی ها نشان داد بیشترین تغییرات در 6 ماه اول رخ داد و بعد از آن ثابت باقی ماند. طی شش ماه ، 38 درصد زنانی که 5 / 0 درجه کاهش در میزان ارزیابی افسردگی داشتند ، حداقل 5 درصد کاهش وزن داشتند. اما در مقابل تنها 21 درصد زنانی که هیچ بهبودی در میزان افسردگی نداشتند ، توانستند به همین میزان کاهش وزن دست پیدا کنند.
متاسفانه باید اذعان نمود که اغلب برنامه های کاهش وزن به تعیین افسردگی و درمان آن توجهی ندارند. اما این مطالعه نشان دهنده اهمیت بررسی افسردگی و درمان آن در چنین برنامه هایی است.
نکته عملی : افزایش وزن و چاقی علاوه بر مضرات شناخته شده خود در افزایش خطر ابتلا به بیماری های مزمن مثل دیابت یا بیماری های قلبی عروقی ، می تواند سبب افزایش احتمال افسردگی در فرد شود. بررسی و درمان افسردگی در برنامه های کاهش وزن ، می تواند سلامت جسمی و روانی فرد را بهبود بخشد و در کاهش وزن کمک کننده باشد.