هرگاه عناصر مختلف در هم بیامیزند،از آمیختن آنها با هم و فعل و انفعال آنها با یکدیگر، کیفیت یکسان و جدیدی بوجود می آید که آن را مزاج گویند.در واقع مزاج ، کیفیتی است که حاصل از اختلاط و درهم آمیختن عناصر است. مقدار و نسبت موجود از هرکدام از این ارکان ، تعیین کننده کیفیت جسم حاصل است.
پس در جهان آفرینش بی نهایت مزاج داریم ، زیرا نسبت آمیختن عناصر بسیار متفاوت است.پس مزاج هیچ دو شخصی نمی تواند برابر باشد ( مانند اثر انگشت ) .اگر بدن انسان از مقادیر متناسب خاک ، آب ، هوا و آتش تشکیل شده باشد مزاج معتدل بوجود می آید.
مزاج معتدل : در حقیقت این نوع اعتدال مزاج فرضی است. زیرا در طبیعت امکان اعتدال مزاج حقیقی که نسبت همه عناصر برابرباشد وجود ندارد.
مزاج مفرد : منظور از مزاج مفرد این است که تنها یک کیفیت مشترک بین عناصر غلبه کرده است.
مثلا کسی که مزاج مفرد گرم دارد: کیفیات تری و خشکی یکدیگر را خنثی کرده و کیفیت گرمی بر سردی غلبه یافته است.
مزاج مرکب : بدین معنی است که در هر یک از کیفیات فاعله و منفعله یک کیفیت غلبه دارد. کسی که مزاج سرد و خشک دارد: کیفیت سردی و کیفیت خشکی به ترتیب نسبت به گرمی و تری چیرگی دارد.
بطور کلی 9 مزاج اصلی داریم :
چهار مزاج مفرد
چهار مزاج مرکب
یک مزاج معتدل
مزاج های مفرد :
1) مزاج گرم
2) مزاج سرد
3) مزاج خشک
4) مزاج تر
مزاج های مرکب :
5) مزاج گرم و خشک
6) مزاج گرم و تر
7) مزاج سرد و خشک
8) مزاج سرد و تر
9) مزاج معتدل
مزاج چیست؟
بی گمان این واژه را بارها شنیده اید. مزاج در لغت به معنای آمیختن است و مفاهیم گوناگونی را به ذهن می آورد. وضعیت کارکرد دستگاه گوارش، خوی و ویژگی های رفتاری ، طبیعت ، سرشت و نهاد، بنیه ، خاصیت و روش از جمله این معانی اند. اما آنچه در طب بدان اشاره می شود متفاوت است. بنا به تعریف، هرگاه ارکان با یکدیگر بیامیزند به صورتی که قوای متضاد آنها با یکدیگر فعل و انفعال کنند، کیفیت یکسانی که از نتیجه این کنش و واکنش به دست میآید، مزاج نام دارد. در حقیقت این که در بخش اول اشاره شد که ارکان به تنهایی در طبیعت یافت نمی شوند و همواره در ترکیب با یکدیگر و به صورت مواد گوناگون موجود در طبیعت وجود دارند، در بحث مزاج اهمیت ویژهای پیدا می کند. بدین ترتیب ترکیب و آمیختن ارکان چهارگانه با طبایع متضاد، باعث برهمکنش این طبایع با یکدیگر می شود و از این آمیزش و کنش و واکنش، جسم تازهای ایجاد می شود که ویژگی های جدیدی دارد؛ یکی از این ویژگی ها مزاج است. مزاج ، مشابه طبیعت در عنصر اولیه است، با این تفاوت که از شدت و تیزی (حدت) آن کاسته شده است و حالتی میانه را به خود گرفته است. به بیان دیگر در جسمی مانند گیاه «زنجبیل» با طبیعت گرم، آتش عنصری زیادی موجود است، اما این گرمی به حد عنصر آتش نمی رسد، زیرا برای ایجاد زنجبیل عناصر دیگر از جمله هوا، آب و خاک نیز مشارکت داشته اند و کیفیت گرم عنصر آتش را در کنش و واکنش با آن شکسته اند و حدت و تیزی آن را کم کرده اند. منظور از این که می گوییم «در جسم بدست آمده کیفیت یکسانی پدید آید» این است که با وجود تفاوت و تضاد موجود در عناصری که با هم آمیخته اند و جسمی را ایجاد کرده اند، ماده جدید در همه اجزاء خود دارای کیفیت یکسانی است و این کیفیت یکسان، برابر با هیچ یک از طبایع اولیه نیست و با همه آنها متفاوت است.
عقیلی خراسانی در کتاب ارزشمند « خلاصه الحکمه » این مطلب را برای نزدیکی به ذهن با مثال آمیختن سرکه و شکر و تولید سکنجبین توضیح می دهد. سکنجبین با وجود اینکه کیفیتی شبیه به سرکه و شکر دارد، اما این کیفیت هرگز عیناً با سرکه و یا شکر برابر نیست و مزاجی یکسان و خاص خود را دارد. علت این امر آن است که فعل و انفعالی که میان دو ماده اولیه به دنبال آمیزش با یکدیگر (و همراهی حرارت) رخ میدهد، باعث تولید جسم جدید با خواص جدید و البته متأثر از دو ماده اولیه می شود.
در مطالب بعدی به اقسام مزاج و تقسیم بندی مزاج بر اساس سن، فصل و اعضای بدن هم می پردازیم.
منابع :
1) قانون در طب، حسین بن عبدالله پورسینا، ترجمه علیرضا مسعودی، کاشان، نشر مرسل، 1386.
2) ذخیره خوارزمشاهی، سید اسماعیل جرجانی، انتشارات فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1380، جلد اول.
3) خلاصه الحکمه، محمد حسین عقیلی خراسانی، تصحیح اسماعیل ناظم، مؤسسه احیاء طب طبیعی و مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل، قم، انتشارات اسماعیلیان، 1386، جلد اول.
4) مروری بر کلیات طب سنتی ایران ،دکتر محسن ناصری،دکتر رضائی زاده، دکتر چوپانی، دکتر انوشیروانی، نشر شهر،1388
برگرفته از سایت تندرستان (www.tandorostan.org)