تمرین هایی برای رسیدن به بلوغ عاطفی

تمرین هایی برای رسیدن به بلوغ عاطفی

 

در این مقاله می خواهیم به روش هایی برای رسیدن به بلوغ عاطفی بپردازیم. شما می توانید با بکارگیری نکات زیر، به مرور زمان به سطح قابل قبولی از بلوغ عاطفی برسید:

تفکر جادویی را کنار بگذارید : کودک انسانی ، بدون اینکه قادر به تفکر و چرایی و چگونگی باشد تصور می کند که دنیا و هستی برای رضایت او و بر حسب دل و احساس او عمل می کند .برای مثال اگر امروز یا چند روز گذشته از دست مادرش ناراحت بوده است ( مثلا شکلات نداده یا با او بازی نکرده است) اگر شب پدر و مادرش با هم جر و بحث کنند ، تصور می کند که احساس او باعث شده است تا پدر و مادر با هم جر و بحث کنند، تصور میکند احساس او باعث شده است تا پدر را بر آن دارد تا با مادرش برخورد کند؛یا اگر به تازگی برایش چتری خریده شده است و اتفاقا باران بیاید ،تصور می کند برای امتحان و استفاده کردن چترش این مساله رخ داده است. تفکر خیالی و جادویی در دوران بزرگسالی نیز بسیار شایع است (ولی با رنگ و بویی دیگر ). برای مثال اگر از دست فردی ناراحت شده باشیم تصادف یا سکته ی قلبی او را به آه مان نسبت می دهیم ؛یا اگر میهمانی خاصی خراب شود آن را به دعوت نکردن خود نسبت می دهیم و …

با اضطراب و نگرانی خود مقابله کنید. (در پست های بعدی سلامت دات لایف به این مقوله پرداخته می شود )

خشم و عصبانیت خود را شناسایی و آن را به درستی ابراز کنید: راه درست برخورد با خشم نه سرکوب و فرو خوردن آن بلکه کنترل درست آن است. تمرین کنید تا نظر و احساس خود را قاطع و جدی بیان کنید و اگر خشمتان بسیار شدید است آن را به نحوی غیر مخرب تخلیه کنید (نظیر داد زدن ، یا مشت و لگد زدن به بالشت ، یا بالا و پایین پریدن ،…)

درد و رنج های زندگی را بپذیرید : طبیعت دارای نظم و قانون است (و از آن جمله قانون احتمالات) و بر اساس میل و خواسته ما کار نمی کند ولی این امکان را به ما می دهد تا با آگاهی و شناخت قوانین و تلاش درست از آن لذت ببریم و کمتر درد و رنج ببریم (اگر تاریکی نباشد ،روشنایی بی معنا خواهد بود )

آرتور آش (Arthur Ashe ) قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به دلیل خون آلوده ای که در جریان یک عمل جراحی در سال 1983 میلادی دریافت کرد ، به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد. او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت کرد. یکی از اطرافیانش نوشته بود :”چرا خدا تو را برای چنین بیماری دردناکی انتخاب کرد؟”

آرتور در پاسخش نوشت: در دنیا 50 میلیون کودک بازی تنیس را انتخاب می کنند ؛پنج میلیون نفر یاد می گیرند که چگونه تنیس بازی کنند؛ پانصد هزار نفر تنیس را در سطح حرفه ایی یاد می گیرند ؛ پنجاه هزار نفر پا به مسابقات می گذارند؛ پنج هزار نفر معروف و سرشناس می شوند؛ پنجاه نفر به مسابقات ویمبلدون راه پیدا می کنند، چهار نفر به نیمه نهایی می رسند و دو نفر به فینال…و آن هنگام که جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم هرگز نگفتم خدایا چرا من ؟ و امروز هم که از این بیماری رنج می کشم ، نیز نمی گویم خدایا چرا من ؟

با احساس گناه و قصور خود به درستی برخورد کنید: هیچ انسانی کامل و بی عیب و عاری از خطا و اشتباه نیست اگر اشتباه شما در رابطه با فرد دیگری است (احساس گناه ) صادقانه و صمیمانه معذرت خواهی و طلب بخشش کنید و برای جبران آن بکوشید .اما اگر در رابطه با خودتان باشد خودتان را نیز ببخشید و آن را پله ایی برای موفقیت های بعدی خود کنید و سعی مجددا دچار خطا و لغزشی نشوید و سعی کنید برای دیگران تا حد امکان و توانتان مفید و کمک کننده باشید .

به احساساتتان رنگ واقعیت بدهید: دنیا را رنگی ببینید و نه سیاه و سفید. اکثر چیزهای دنیا از نوع تفاوت و تنوع است و نه خوب و بد مطلق و از مطلق گرایی پرهیز کنید (تا آنجا که می توانید با دید مطلق همیشه ،هرگز، باید ، نباید و امثال آن به قضایا و مسایل نگاه نکنید) . برای بسیاری از چیزها پاسخ درست و منطقی نداریم و تا زمان پیدا کردن پاسخ فواقعیت را همانطور که هست بپذیرید و بی جهت آن را به چیزهای خرافی و غیر واقعی نسبت ندهید .زندگی دائم در حال تغییر است و هیچ چیز ثابت نخواهد بود (مگر قوانین حاکم بر آن )

منبع: کتاب آمادگی و شرایط لازم برای ازدواج-معیارهای انتخاب همسر/ دکتر سید اصغر ساداتیان و دکتر ماهیار آذر

امتیاز این مقاله

دیدگاهتان را بنویسید