الفبای ازدواج موفق

الفبای ازدواج موفق
الفبای ازدواج موفق

 

  • پیشگفتار

از زمانهای خیلی دور همواره این سؤال بین روانشناسان خانواده مطرح بوده است، که آیا شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق می شود یا تفاوت ها؟ اما قبل از پاسخ دادن به این سؤال باید بپرسیم تفاوتها و شباهتها در چه موضوعاتی به چشم می آیند؟

 

  • دین و مذهب

دختر و پسری که با اعتقادات دینی متفاوت ازدواج می کنند، پس از فروکش کردن احساسات پُرشور اولیه با مشکل مواجه می شوند. به عنوان مثال ازدواج یک پسر شیعه مذهب با یک دختر اهل تسنن، مشکل اختلافات دینی را در پی خواهد داشت. هر چه تعصّبات دینی بیشتر باشد، این درگیری بیشتر می شود.

زن و شوهری که دارای دو مذهب متفاوت اند، مسلماً در چگونگی تربیت فرزندان خود با مشکلات و مسائل زیادی مواجه خواهند شد و فرزندان آنها، در آموزش و تربیت دچار سردرگمی می شوند. دختر مسیحی روز یکشنبه به کلیسا می رود و پسر مسلمان در شب عاشورا به عزاداری امام حسین(ع) و مراسم دعا در شبهای جمعه روی می آورد. این عدم هماهنگی در فرایض و مراسم دینی می تواند زمینه ای برای ناسازگاری خانوادگی باشد.

 

  • آداب و رسوم

در جوامع مختلف آداب و رسوم متفاوتی رایج است و گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می باشد. این موضوع به خصوص در مسئله ازدواج قابل توجه است. آداب و رسوم دِه با شهر، اصناف و طبقات اجتماعی مختلف با یکدیگر متفاوت است. خانواده هایی که از فرهنگ غرب تقلید می کنند، با خانواده های سنتی نمی جوشند. پس باید در این زمینه نیزدقت لازم انجام شود.

 

  • لباس پوشیدن و آراستن ظاهر

هر فردی تفکرات، اعتقادات و باورهای مخصوص به خود را دارد که نمودهایی از این طرز تفکر در چگونگی نوع پوشش و آرایش ظاهری هر فرد نمایان می شود. برخی از جوانان ممکن است از لباس های مُد روز استفاده نمایند. از این رو پسر و دختری که می خواهند با هم ازدواج کنند، حتی الامکان نباید طرز لباس پوشیدن و آرایش ظاهری آنها با هم متفاوت باشد.

 

  • سنت های خانوادگی

در اینجا صحبت از رسم و رسوم خانواده ها نیست. درباره نظام حاکم بر یک خانواده صحبت می کنیم. دربعضی از خانواده ها، مرد محوریت دارد و فرزندان پسر بعد از مرد خانواده در اولویت قرار دارند. در واقع نظام مردسالاری و پدرسالاری حاکم است. در برخی دیگر مادر سالاری و زن سالاری به چشم می خورد و در برخی خانواده ها فرزند سالاری. بسیار مهم است که شما و همسرتان از نظر نظام حاکم بر خانواده شبیه یکدیگر باشید تا در توزیع قدرت و مسئولیت ها با یکدیگر به تفاهم برسید.

 

  • دغدغه های فردی

فکر کنید یکی از شما هدفتان ادامه تحصیل و خارج از کشور رفتن است و دیگری، دغدغه اش برگشتن به شهر زادگاهش و خدمت در روستاهای آن. یا این که یکی از شما تمایل به ورزش داشته باشید و بخواهید به عنوان یک ورزشکار حرفه ای زندگیتان را بگذرانید و دیگری خواستار یک زندگی آرام و کم حاشیه و کم دغدغه. در این صورت شما رویکردهای مشترکی به زندگی ندارید و زیر یک سقف رفتنتان به معنی اختلاف های شدید و دلخوری های بسیار خواهد بود.

 

  • عوامل جسمانی و ژنتیکی

با این که زیبایی ظاهری ممکن است دوام نداشته باشد و خیلی زود جای خود را به وضع جدیدی بدهد، دو نفری که می خواهند یک عمر با هم زندگی کنند، باید از قیافه یکدیگر خوششان بیاید. بعضی از دختران و پسران شیفته ظاهر می شوند و سایر عوامل را نادیده می گیرند. عده ای از پسران که خود دارای قیافه زیبایی نیستند، توجه خاص به دختران زیبا دارند، عکس این حالت نیز ممکن است. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می کند، ولی آنچه مطلوب جامعه است، معمولاً به صورت مُد مطرح می شود. علاوه بر این، مسئله ژنتیک از نظر داشتن فرزندان سالم و باهوش از اهمیت بسیاری برخوردار است. بعضی از مردان کوتاه قد، زنان بلند قد را انتخاب می نمایند تا فرزندان آنان کوتاه قد نشوند و گاهی عکس این مسئله نیز صادق است. از طرف دیگر ازدواج های فامیلی که در آنها احتمال تولد بچه های معلول و ناسالم و یا کودن و عقب مانده ذهنی زیادتر است، مسئله ای است که باید با انجام آزمایش های لازم و قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد. سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمیِ مختلف متفاوت است. معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پائین تر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که در چه سنی فرد، بالغ می شود. مهم این است که دختر و پسر به بلوغ فکری، عاطفی و روحی لازم برای ازدواج، رسیده باشند و بتوانند مسئولیت زندگی مشترک را بپذیرند. اختلاف سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. گاه تفاوت سن تا 10سال هم مشکلی ایجاد نمی کند. ولی باید بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.

 

  • نقش زناشویی

اگر چه زناشویی تنها قسمتی از یک زندگی خانوادگی موفق است، ولی نقش و تأثیر مهمی در موفقیت و یا عدم موفقیت آن دارد. به دور از تعصّبات باید گفت که ارضاء نشدن در امور زناشویی ممکن است سبب بسیاری از اختلافات، عدم احساس امنیت، احساس محرومیت ها، ناکامی ها و غیره شود. زن و شوهرهایی که به علل مختلف مانند نداشتن اطلاعات کافی، تعصّبات، ترس ها، انحرافات و… در این زمینه قادر به ارضاء یکدیگر نیستند، زندگی مشترکشان با مشکل مواجه می شود.

 

  • تفاوت، تشابه یا تناسب

وقتی از تفاوت یا تشابه حرف می زنیم، منظورمان دقیقا منطبق بودن بر همدیگر یا تضاد نیست. چیزی که در زندگی مشترک همیشه اهمیت دارد، تناسب در هر کدام از این موضوعات است. شما نمی توانید با فردی که دقیقا نقطه مقابل شما است زندگی موفق و شادی داشته باشید. مطمئن باشید تفاوت ها حتی اگر در ابتدا جالب و متنوع به نظر برسند، بعد از مدتی کم کم تبدیل به معضل اصلی زندگی شما خواهند شد. شما انرژی زیادی را باید صرف کنید تا با همسرتان به توافق برسید و این یعنی یک زندگی سخت و بد قلق که به راحتی پیش نمی رود و درباره هر مساله ریز و درشت آن نیاز به بحث و گاهی جنگ و جدل است. در مقابل تناسب داشتن،م به معنی تشابه نسبی است. یعنی اگر شما طرفدار یک عقیده خاص هستید، همسرتان هم کم و بیش با آن عقیده موافق باشد حتی اگر در شکل عمل به آن، کمی با هم تفاوت داشته باشید.

 

  • سخن آخر

بنابراین اگر خواهان زندگی موفق و پایدار هستید، علاوه بر تشابه شخصیتی و خانوادگی، به تشابه و تناسب در موارد بالا دقّت بیشتری داشته باشید.

امتیاز این مقاله

دیدگاهتان را بنویسید