ویژگی های کودک با حرمت نفس پایین یا ناسالم و حرمت نفس بالا یا سالم

اعتماد به نفس در کودکان

 

ویژگی های کودک با حرمت نفس بالا یا سالم

  1. مطمئن است که عزیزانش به واقعی دوستش دارند.
  2. مستقل عمل می کند (بر روی پای خود استوار است).
  3. به موفقیت های خود می بالد و ارج می نهد.
  4. همواره به دنبال فعالیت و چالشی نو است.
  5. قادر به تحمل ناکامی است و مسئولیت پذیر است.
  6. احساسات مثبت و منفی خود را می تواند تحت کنترل درآورد(احساسات خود را ابراز کرده و نشان می دهد ولی کاملا منقلب نمی شود).
  7. در کمک کردن به دیگران آماده است(و انتظار جبران و پاداش ندارد).
  8. از برقراری ارتباط با دیگران گریزان نیست.
  9. فرد با حرمت نفس سالم جهان را دنیای تفاوت ها می داند و هیچ کس را بر دیگری برتر نمی داند( به جز ساختارهای قراردادی اجتماعی).

 

ویژگی های کودک با حرمت نفس پایین یا ناسالم

  1. احساس می کند کسی او را دوست ندارد و ناخواسته است.
  2. از انجام کارها و تجربیات تازه خودداری می کند.
  3. نقص ها و شکست های خود را به گردن دیگران می اندازد.
  4. از نظر احساسی عاطفی بی تفاوت است و یا اینکه حداقل این چنین وانمود می کند.
  5. قادر به تحمل ناکامی های در حد معمومل نیست.
  6. استعداد و توانایی های خود را سرکوب می کند.
  7. به راحتی تحت تاثیر قرار می گیرد.
  8. قادر به برقراری ارتباط دو طرفه ی برابر نیست( از سنین دبستانی به بعد).

چند روش ساده عملی تقویت حرمت نفس و اعتماد به نفس کودک

با تعدیل جزییات بر حسب سن کودک، اصول کلی زیر را رعایت کنید:

زمانی که فرزندتان می خواهد با شما صحبت کند، اگر آب هم دستتان است زمین بگذارید و سرتا پا گوش شوید و تا زمانی که صحبت های او تمام نشده است، صحبت نکنید و در ضمن نخواهید در آن زمان نقش معلم را ایفا کنید و اشتباهات او را اصلاح کنید. با این کار، او در می یابد که چقدر برای او ارزش و احترام زیادی قایل هستید. هر زمانی که احساس خوبی نسبت به فرزندتان پیدا می کنید، آن را به صورت عملی و زبانی و از صمیم قلب ابراز کنید. گفتار و رفتار محبت آمیز و ستایش گرانه اولا باعث می شود تا کودک از حس و از نظر شما در مورد خودش مطلع و مطمئن شود و ثانیا آنها را درون خود تکرار و نهادینه کند. در تشویق و تحسین کردن و توجه به او دست و دلباز باشید.

نگران نباشید، این عمل شما منجر به لوس شدن کودک نمی شود. بلکه بر عکس باعث جلوگیری از آن می شود (البته به شرط اینکه در حد اغراق نباشد و در ضمن دروغ نباشد).

در واقع بچه هایی که چنین کمبودی را حس می کنند گرایش به لوس شدن دارند به جای اینکه سرزنشگر، منع کننده و توبیخ گر باشید، سعی کنید تا حد امکان اشتباهات او را نادیده بگیرید و برعکس با ذره بین به دنبال پیدا کردن رفتار و صفات خوب او باشید. و از آنها( خصوصا در جمع ) تعریف کنید.

بهتر است تعریف و تمجید شما هدفمند و توصیفی باشد. مثلا ( ببین کوچولوی گلم چقدر قشنگ اتاقش را مرتب کرده، همه چیز رو سر جاش گذاشته یا ممنونم که به مامان کمک می کنی تا به داداش کوچولوت غذا بدم، تو خیلی مهربونی) حتی در مواردی که خود را کنترل کرده و از انجام کاری که منع شده، خود داری کرده است، بایستی کودک تشویق و تحسین شود. برای مثال ( از اینکه موقع جواب دادن تلفن، سر و صدا نکردی یا چیزی نخواستی خیلی ممنونم، تو چقد خوب و وقت شناسی عزیزم)

از هر نوع طعنه زدن، دست انداختن، انگ زدن و دادن صفات نامناسب جدا پرهیز کنید. در بعضی موارد لازم است تا رفتار نامناسب ( و نه خود شخصیت کودک) مورد انتقاد قرار گیرد ولی هرگز این اجازه را ندارید که سرزنش شما همراه با تمسخر و تحقیر باشد (حتی به عنوان شوخی).

کلماتی همچون دست و پا چلفتی، تنبل، هیلو، کور، کچل، تپل، خنگ و…. همچون تیری زهرآگین بر حرمت نفس و شخصیت کودک هستند ( تا شیش هفت سالگی درکی از شوخی ندارند).

در انتقاد سعی کنید از کلمه من به جای تو استفاده شود. برای مثال، به جای اینکه بگویید: (چرا تو اینقدر نا مرتب و تنبلی؟ نمیتونی یه کار به این سادگی رو انجام بدی؟) بگویید: (عزیزم من دوست دارم لباسهات رو مرتب تو کمد یا جا لباسی بزاری تا اینکه روی کف اتاق ریخته بشن) به کودک خود بیاموزید تا جملات تاییدی مثبت در مورد خود را تمرین کند. دادن انرژی و تلقین مثبت به خود در انجام تمامی امور مهم و تاثیر گذار است. طرز تفکر و تلقی ما تعیین کننده احساس ما و احساس تعیین کننده رفتار خواهد بود. باید در زمان های مناسب به فرزندمان بیاموزیم تا از جملات تاییدی مثبت در مورد خود استفاده کنند. مثلا (اگر به تلاشم ادامه بدهم می توانم موفق بشوم) . در تصمیم گیری هایی که به نحوی کودکتان نیز دخیل است، نظر او را نیز جویا شده و اگر تصمیم او زیان بار نیست، حتما انجام دهید. مثلا در مورد رنگ یا تزیین اتاقش اجازه دهید تا به کمک شما خود او تصمیم بگیرد و شما فقط مجری خواسته هایش باشید.

در بازی ها هرازگاهی ببازید و نشان دهید که شکست آخر خط نیست.هرازگاهی به عمد اشتباه کنید و به فرزندتان نشان دهید نه تنها شما (که برای او قادر مطلق به حساب می آیید) نیز ممکن است اشتباه کنید بلکه مسئولیت اشتباه خود را می پذیرید و سعی در اصلاح آن می کنید و از تلاش برای بهتر شدن و امید به اصلاح نیز دست نمی کشید. در حد توان کودک در انجام امور مربوط به خودتان از او کمک بخواهید و کارش را تحسین کنید. مهم نیست که کامل انجام داده باشد یا نه ( از کمک به گل کاری و شستن ماشین گرفته تا شکستن تخم مرغ در ظرف، دکور منزل و …. ).

  • اگر کودک به طور دائم با سرزنش و توبیخ رو به رو باشد، محکوم کردن را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با جدال و کشمکش روبه رو باشد، جنگیدن را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با ترس رو به رو باشد، بیمناک و هراسان بودن را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با شرمساری رو به رو باشد، احساس گناهکار بودن را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با تشویق رو به رو باشدف اعتماد و اطمینان به خود را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با پذیرفته شدن رو به رو باشد، عشق ورزیدن و عاشق شدن را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با شناسایی و تایید رو به رو باشد، هدفمند بودن را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با صداقت روبه رو باشد، حقیقت شناسی را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با انصاف رو به رو باشد، عدالت را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با احساس و امنیت رو به رو باشد، ایمان به خود و اطرافیانش را می آموزد.
  • اگر کودک به طور دائم با رفاقت و همیاری رو به رو باشد، او می آموزد که دنیا جای بسیار خوبی است که می توان دیگران را دوست داشت و مورد دوست داشتن قرار گرفت.

منبع: کتاب پرورش،تربیت و مراقبت از کودکان و نوجوانان 2 تا 5 سالگی، انتشارات ما و شما

امتیاز این مقاله

دیدگاهتان را بنویسید