ناامیدی به دلایل مختلف به وجود می آید. در نوشته های قبل سلامت دات لایف 9 عامل اصلی به وجود آورنده ناامیدی را برای شما برشمرد و پس از آن راه مقابله با ناامیدی را به شما نشان داد. ناامیدی در وجود انسان زمانی به وجود می آید که انسان راه تعالی و پیشرفت و یا رهایی از اسارت های بیرونی و درونی را گم می کند. سلامت دات لایف در این نوشته قصد دارد تا راه غلبه بر سه عامل اصلی ایجاد کننده ناامیدی را به شما معرفی کند. ناامیدی را شناخته و آن را شکست دهید…
غلبه بر ناامیدی
در این نوشته کوتاه قصد داریم سه شاخه از عوامل به وجود آورنده ناامیدی را به شما معرفی کنیم
غلبه بر از خودبیگانگی و شاخههای آن ( خود بیگانگی ، ترک شدن و بیانگیزگی )
این شکل از ناامیدی با تحریفهای شناختی از قبیل تعمیم مبالغهآمیز، ذهنخوانی، عمومیگرایی و تفکر همه یا هیچ، تقویت میشود. این افراد تصور میکنند که هیچکس در شرایط سختی که آنها هماکنون در آن بهسر میبرند، نبوده و نخواهد بود. ذهنخوانی به معنای نتیجهگیری بدون بررسیهای کافی است و راه مقابله با آن بررسی شواهد هیجانی است. یعنی اینکه با اعتماد، امید و ذهنی باز بررسی کنید که دیگران موقعیت شما را چگونه تجربه کردند.
اگر احساس طرد شدن میکنید، از لاک خود بیرون بیایید و ببینید که آیا این واقعیتِ درون شما بازتاب دقیقی از جهان بیرون هست یا نه؟
بهطور کلی افراد تعمیم دهنده، حقایق زندگی را پررنگتر از آنچه که هست میبینند. در سخنانشان از کلمات هرگز و همیشه زیاد استفاده میکنند و در افکار آنها قانون همه یا هیچ حاکم است. به این معنا که هر چیز کمتر از کامل، شکست محسوب میشود. این افراد در برخورد با اشخاصی که شرایط کنونی آنها را پشت سر گذاشتهاند با پاسخهای امیدوار کنندهای رو بهرو خواهند شد. با تغییر دیدگاهتان، از شر تفکر همه یا هیچ خلاص شوید.
غلبه بر ناامیدی ناشی از بیماریهای تداعیگر مرگ ( فنا ، درماندگی و اسارت)
بیآنکه زمینهی محکمی وجود داشته باشد. قبل از قضاوت، باید به بررسی کامل شواهد بپردازیم و برای کشف حقایق تلاش کنیم.
«استفان جی گولد» انسانشناس و استاد دانشگاه هاروارد، در سن ۴۰ سالگی به نوعی سرطان نادر شکمی مبتلا شد. پزشکان معتقد بودند فردی با این بیماری به طور متوسط تنها ۸ ماه زنده است. او شروع به تحقیق در این زمینه کرد و در مقالهای با موضوع آمار و سرطان، بیان کرد که بررسی اطلاعات آماری بیماریاش تا چه اندازه مفید بود و به او کمک کرد. او با خود گفت: بسیار خوب، نیمی از مبتلایان به این بیماری بیش از این زمان زندگی میکنند. آیا من میتوانم جزو این گروه باشم؟ در نهایت او با بررسی بعضی فاکتورها مانند سن ابتلایش به این بیماری، شیوهی زندگی سالم، تشخیص زود هنگام بیماری، و کیفیت بالای خدمات درمانی، به نتیجهی امیدوارکنندهای رسید. او بیست سال پس از ابتلایش به این بیماری و در اثر سرطانی غیر مرتبط با آنچه برای او تشخیص داده شده بود درگذشت.
غلبه بر ناتوانی و شاخههای آن (ناتوانی ، اسارت و محدودیت)
زمینهی احساس ناامیدیِ ناشی از ناتوانی، عبارت است از:
شخصیسازی، برچسب زدن و ارزش قائل نشدن برای موفقیتها.
وقتی افراد استعدادها و موهبتهایشان را قدر ندانند، موفقیتهای خود را نادیده گرفته و فقط بر ناتوانیها و ابعاد منفی وجود خود تمرکز میکنند. یکی از راههای مقابله با کمرنگ کردنِ نقاط مثبت خود، به دست آوردن آگاهی است. لیستی از نقاط قوت خود حتی در کوچکترین موارد تهیه و بهطور دائم آنها را مرور کنید. با این کار احساس بهتری نسبت به خود پیدا کرده و با انرژی و انگیزهی بیشتری زندگی میکنید.
در مورد کسانی که مورد ظلم واقع شدهاند شخصیسازی و خود را مقصر دیدن بسیار شایع است. در شخصیسازی، فرد خود را مسئول حادثهای میداند که به هیچ عنوان امکان کنترل آن را نداشته است. از راههای غلبه بر آن، تجدید نظر در نسبت دادن علت امور به خود است.
وقتی افراد به علت ناتوانی ذهنی یا فیزیکی، احساس محدودیت میکنند، با احتمال بیشتری به دام برچسب زدن به خود (در نظر گرفتن یک یا چند نمونه از رفتار خود و سپس تعمیم افراطی آن) خواهند افتاد. این برچسبها خیلی ساده شکل میگیرند و بهعنوان توصیفی ماندگار از شخصیت ما، درونی میشوند. برای غلبه بر احساس محدودیت، باید الگوهای فکری خودساخته را تغییر داد و تفکر منطقی را جایگزین کرد.