توسط: meysam-daneshi | برچسب ها: | دیدگاه ها:
0 | جولای 25th, 2017
سبلان یا به قول مردم محلی ساوالان ، یکی از زیباترین قله هایی است که تا به حال صعود کردم. سبلان با ۴۸۱۱ متر ارتفاع در منظقه لاهرود و شهر مشکین شهر استان اردبیل واقع شده است ، و سومین قله بلند بعد از قله دماوند ( ۵۶۷۱ متر در بخش لاریجان استان مازندران ) و قله علم کوه ( ۴۸۵۰ متر در منطقه تخت سلیمان استان مازنداران ) است.
سبلان یک کوه آتشفشانی غیر فعال است که در دهانه این آتشفشان ، دریاچه ای زیبا ایجاد شده و به همین علت با تمام کوه هایی که کوهنوردان صعود می کنند متفاوت است و رسیدن به قله با وجود این دریاچه بسیار دلربا می شود. قله سبلان در تمام طول سال برف دارد.
با وجود صعود سخت به علت سرما ، شیب زیاد و صخره ای بودن بخشی از قسمت های مسیر ، ولی همچنان در طول سال و به ویژه تابستان ، جمعیت غیر قابل باوری در حال صعود به قله سبلان هستند. اکثر کوهنوردان قله سبلان ، آذری زبان و از شهرهای اطراف مشکین شهر هستند و علت علاقه به این کوه ، مقدس بودن این کوه در بین ایرانیان از ایام قدیم است. کوهپایه های این کوه بسیار سر سبز و به علت بارش های زیاد منطقه ای دریاچه های کوچک متعددی دارد و همین اتفاق طبیعی زیبا ، باعث افزایش تقدس و علاقه مردم آذربایجان به قله سبلان شده است.
سه تن از پزشکان سلامت دات لایف در برنامه دو روزه در ۲۹ و ۳۰ تیر ماه ۱۳۹۶ ، ابتدا از تهران به شهر خوش آب و هوای اردبیل ، پرواز کردند و با ماشین سواری یکی از پزشکان سلامت دات لایف که مقیم اردبیل می باشد ، به مشکین شهر و سپس بخش لاهرود رفتند. فاصله کوه سبلان با اردبیل حدود ۳۵ کیلومتر است که به علت عبور از روستا و بخش های متعدد ، حدود ۱٫۵ ساعت طول می کشد.
به گفته دکتر محمد مهدی زمانی :
ما از مسیر شمال شرقی صعود کردیم که رایجترین مسیر در صعود به قله سبلان است. از آبگرم شابیل که در جنوب شرقی بخش لاهرود واقع شده بود ، از ماشین شخصی پیاده شدیم و در پارکینگ موجود ، ماشین رو پارک کردیم. با ماشین های لند رور قدیمی مردم محلی ، مسیر خاکی ۱۰ کیلومتری رو به پناهگاه رفتیم که حدود ۳۰ دقیقه طول کشید (متاسفانه به علت قدیمی بودن این ماشین ها و عدم نظارت کافی هیئت کوهنوردی مشکین شهر و بخشداری منطقه در دو روزی که ما بودیم دو لندرور در مسیر از کنترل خارج شدند و سبب شکستن ستون فقرات و ضربه مغزی و آسیب شکستگی زانو در اعضای دو گروه کوهنوردی شد که به همت هلال احمر ، با هلی کوپتر مقیم در کوه سبلان ، به مراکز درمانی اعزام شدند و امیدوارم آسیب جسمی اونها بهبودی کامل پیدا کنه و هیچ کدام یک از هموطنای عزیز نقص عضو پیدا نکنند).
به علت پر بودن پناهگاه ، اطراف پناهگاه چادر زدیم و قبل از غروب آفتاب ، کوله فردا رو بستیم و شام سبک کربوهیدراتی ( ماکارونی و سیب زمینی پخته ) خوردیم و همگی در کیسه خواب خوابیدیم. شب بسیار سردی بود و بادهای شدیدی می آمد ولی خواب بسیار خوبی بود. ساعت ۳٫۵ صبح بیدار شدیم و حدود ساعت ۴ راهی قله شدیم. حدود ساعت ۶ آفتاب طلوع کرد.
طلوع خورشید در کوه سبلان
همچنان مسیر را ادامه دادیم. حدود ساعت ۸٫۵ بود که قله سبلان را در مقابل خود دیدیم، که قسمتی از آن از برف و یخ پوشیده شده بود.
حدود ۱٫۵ ساعت دیگر ادامه دادیم و نهایتا پس از ۶ ساعت به قله سبلان ، صعود کردیم. نیم ساعت آخر بسیار سخت بود ، میزان اکسیژن در ارتفاع بالا کاهش می یابد و همین موضوع باعث خستگی زودرس و سردرد و تپش قلب و حالت تهوع و خواب آلودگی می شود. علائم ذکر شده ، علائم کوه گرفتگی می باشد و اگر کاهش ارتفاع صورت نگیرد ، علائم شدیدتر شده و فرد کوهنورد شروع به هذیان گفتن می کند و همزمان تنگی نفس هم می گیرد، و تنها راه درمان آن ، کاهش ارتفاع است. برای پیشگیری از بروز علائم کوه گرفتگی روشهای مختلفی وجود داره ، اما ساده ترین روش ، قدمهای کوتاه برداشتن ، نفس عمیق کشیدم و پرهیز از تنفس سریع (معمولا سعی می شود نفس با قدم تنظیم شود که هم سرعت را کم می کند و هم نفس را عمیق و آرام می کند)، و مصرف مواد ترش و اسیدی می باشد (که شایعترین آنها لیمو ترش یا شربت آب لیموی کم شکر است).
نزدیک قله که بودیم به امید دیدن قله ، بر سختی راه ، فائق آمدیم ، قله در مقابل ما بود ولی هر چه می رفتیم به آن نمی رسیدیم. کوهنوردانی که صعود کرده بودند و در حال برگشت بودن با خدا قوت و ماشالله گفتن ، و گفتن “دیگه چیزی نمونده” ، به ما امید میدادن ولی به واقع صعود در قسمت آخر از کل مسیر سخت تر بود.
ناگهانان مسیر کفی شد و پس از ۵ دقیقه پیاده روی آرام و عبور از یک یخچال ، دریاچه ای زیبا نمایان شد که نشان ازفتح قله سبلان بود. خیلی لذت بخش بود که سختی های مسیر به ثمر نشست و به قله ۴۸۱۱ متری رسیدیم. پس از رسیدن ، بلافاصله لباس های گرم خود را پوشیدیم و آب و شربت خوردیم.
دریاچه قله سبلان
در سمت مقابل دریاچه ، سنگ بزرگی قرار گرفته بود که به سنگ سیاه ( قارتال داشی ) معروف بود که البته ما باطری گوشیمون تموم شد و عکس این سنگ زیبا رو از کانال تلگرامی اردبیل براتون می ذارم.
برای اینکه دچار کوه گرفتگی نشیم ، شربت آبلیموی کم شکری که آورده بودیم رو خوردیم و بعد از حدود ۱۰ دقیقه و چندتا عکس یادگاری ، وارد مسیر برگشت شدیم.
دکتر زمانی و فتح قله سبلان
مسیر برگشت حدود ۳ ساعت طول کشید. در مسیر برگشت احتمال آسیب به زانو بیشتر می شود و لذا از هر گونه سرعت گرفتن پرهیز کردیم چون در حرکات سریع وزن و فشار چند برابر به زانوها وارد می شود و باعث آسیب آنها می شود و بعلاوه در سرعت بالا ، کنترل در راه های سنگی ، سخت تر است.
همین طور که کاهش ارتفاع میدادیم ، علائم تپش قلب و خواب آلودگی بهتر می شد. در مسیر از بین سنگها گلهای ریز و زیبایی شکوفا شده بود که باعث رفع خستگی هر کوهنوردی می شد.
پایین آمدن از قله کوه سبلان
در مسیر برگشت از کوه سبلان
کم کم چادرها رو دیدیم و به پناهگاه رسیدیم. بلافاصله چادرها رو جمع کردیم و پس از خوردن کمی غذا ، برای برگشت با ماشین های لندرور در صف ایستادیم. اما متاسفانه بعضی از کوهنوردای جوان ، صبر نداشتن و پیاده کمی پایین تر میرفتن و همون پایین ماشین ها رو میگرفتن و ماشین های محلی هم متاسفانه برای اینکه کمتر از ماشینشون کار بکشن ، اونها رو سوار میکردن و تا ایستگاه پناهگاه نمیامدن، همین موضوع باعث شد ، پس از حدود دو ساعت فقط ۴ تا راننده با معرفت بیان تا پناهگاه و مابقی همون پایین تو مسیر مسافر میزدند.
و علیرغم میل باطنی و به علت نزدیک شدن زمان بلیط هواپیما ، ما هم مجبور شدیم رو وجدانمون پا بذاریم و پایین تر اومدیم و در کمتر از ۱۰ دقیقه ماشینی گرفتیم و آمدیم پارکینگ آبگرم شابیل و با ماشین شخصی به سمت اردبیل حرکت کردیم.
صعود به این قله بسیار لذت بخش بود و هر کوهنوردی که تجربه صعود قله سبلان رو داشته باشه ، مجدد تمایل داره به این کوه بلند و زیبا، صعود کنه، اما تو این صعود سه مورد خیلی آزارمون داد :
در مسیر صعود و فرود ، کوهنوردان سکوت رو رعایت نمی کردن و با اسپیکر آهنگ های متفاوت شاد ، مذهبی ، سنتی و یا موسیقی ورزشی می ذاشتند و این باعث آزار بقیه افرادی می شد که میخواستن از سکوت کوه لذت ببرن و در مسیر فکر کنند. از کوهنوردای عزیز خواهش می کنم آداب کوهنوردی رو رعایت کنند و اگر تمایل دارند هر نوع آهنگی گوش بدهند ف از هدفون استفاده کنن تا آرامش کوهستان و باقی کوهنوردان به هم نخورد
هم در مسیر رفت و هم در مسیر برگشت متاسفانه شاهد چپ کردن ماشین های قدیمی لندرور بودیم که باعث آسیب جدی جسمی به راننده های محلی و مسافراشون (کوهنوردان) شده بود، که متاسفانه به علت شدت جراحت کار زیادی از دستمون بر نیامد و منتظر رسیدن پلی کوپترهای هلال احمر برای اعزام به مرکز مجهز شدیم. امیدوارم با همکاری اهالی محلی و بودجه بخش دولتی یا خصوصی ، تله کابین در این مناطق راه اندازی بشه و یا با پرداخت وام کم بهره یا هر روش دیگری که مدیران دولتی بررسی می کنند ، راننده ها بتونن ماشین های قدرتمند و نو بگیرن و راه داری هم براشون مسیر تا پناهگاه رو بازسازی و ایمن سازی کند. البته جا داره از هلال احمر و امکانات پروازی سریع اونها تشکر کرد.
مردم عزیز ما در صف وایستادن رو دوست ندارند. یعنی هیچکس در هیچ جای دنیا دوست نداره وقتش تلف بشه اما احترام به حقوق دیگران از تلف شدن وقت ارزشمند تره. اگر کوهنوردان عزیز صبر داشتند و در صف می موندند، و راننده های محلی هم افراد میان راه رو سوار نمی کردند و میذاشتن ماشینها تا پناهگاه بالا بیایند ، نظم ایستگاه لندرور به هم نمی خورد.